والفجر

اولین رسانه فرهنگی، سیاسی محله اندآن

والفجر

اولین رسانه فرهنگی، سیاسی محله اندآن

والفجر

مپـندار که تنها کربـلائیان را بدان بـلا آزموده اند ولاغیر
وسعت صحرای کربلا به اندازه همه تاریخ است،
ای دل تو چه می کنی ؟ می مانی یا می روی ؟
داد از آن اختـیار که تـرا از حسین (ع) جـدا کند.

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
پیام های کوتاه
  • ۱ ارديبهشت ۹۲ , ۱۳:۳۷
    سلام
آخرین نظرات
پیوندها

code by: moisrex.r98.ir
وبلاگکد اوقات شرعیاوقات شرعی خمینی شهر

حجت الاسلام موسوی : علی رغم همه اجحافی که در حق ما کردند، سکوت کردیم اما با انتشار این کتاب به این نتیجه رسیدیم که با سکوت بیشتر ما، مسائل و مشکلات دیگری پدید خواهد آمد/  این خیانت است، کسانی که رفیق همدیگر بوده اند و نان و نمک هم را خورده اند، بعد از سال ها یک چنین قضاوتی را نسبت به گذشتگان مجموعه انجام دهند/ با وجود آنکه بنده به آقای طاهری برای قائم مقامی شورا رأی دادم ولی ایشان دوستان سیاسی خود را به محله اش ترجیح داد/ اسناد و عکس هایی که در همین کتاب چاپ شده است نشان می دهد چه کسانی در کارها بوده اند و چه کسانی نبوده اند/  دلیل اصلی تعطیلی مجموعه ولی عصر کارشکنی های برخی ها در راه ساخت مجموعه امام صادق بود/ در این کتاب افرادی تا حد شیخ رجبعلی خیاط بالا برده شده اند و در عین حال حاج آقا جلال را فردی بی سواد و یا شهید موسوی که بنیانگذار فاطمیه و گلزار جنت الکریم بوده است را در حدی که فقط در جلساتی شرکت می کرده است، پایین آورده اند/ مرحوم حاج آقا رجایی در فیلم مصاحبه می گوید این آقایان در ابتدا اصلاً نبودند که البته در کتاب تحریف شده است، فیلمی هم که از ساخت و سازهای علمیه و فاطمیه است نشان می دهد چه کسانی فعالیت می کرده اند

در این قسمت بخش پایانی جلسه نقد و بررسی عملکرد حجت الاسلام والمسلمین موسوی را تقدیم مردم محل می کنیم. مجموعه والفجر حاضر است میزبان افرادی باشد که مورد نقد قرار گرفته اند تا جلساتی را برای پاسخگویی آن ها ترتیب دهد. همچنین افراد می توانند مطالب مکتوب خود را برای انتشار در وبلاگ به دست ما برسانند. مردم شریف محل هم با ارائه نظرات خود ما را در جهت نیل به اهداف مجموعه والفجر یاری رسانند. و اما قسمت پایانی گزارش:


درکتاب "عهد ماندگار" گفته شده است:"با آنکه شهید شیخ عبدالکریم طاهری و حجت الاسلام شهید سید ابوالفضل موسوی و مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عبدالوهاب اصغری و بعضی دیگر از اعضای مرکزی هیئت سن و سال بیشتری نسبت به حضرت آیت ا... مولوی داشتند، محوریت فکری ایشان مورد قبول همه قرار گرفته بود و در عین حال کلیه تصمیم گیری ها با همفکری تک تک اعضاء انجام می شد." آیا اینطور بوده است؟
آن موقع من سن و سالم کفایت نمی کرده است و حضور هم نداشته ام، اما من به چند دلیل احساس کردم که اینجور نبوده است.
 دلیل اول اینکه هم شیخ عبدالوهاب اصغری یک شخصیت علمی بزرگ و در حد اجتهاد بود و هم پدر ما یک آدم فعالی بوده و شخصیتی نبوده که که در کناری باشد  و محوریت فلان کس را قبول کند. ممکن است در یک سال هایی این ها در یک رده ای بود باشند و بگویند ما همه در یک حدیم و نظر بدهند، ولی اینکه محوریت را بپذیرند اینگونه نیست و این یک انحراف است.
دلیل دوم اینکه در آن سی دی که کتاب را از روی آن نوشته اند (که اگر توانستید از خانواده مرحوم رجائی بگیرید و ببینید اختلاف بین حرف های مرحوم رجایی و متن کتاب چقدر متفاوت است) مرحوم رجایی چه صحبت هایی داشته اند؟ صحبت شان این بود که اصلا برخی از اشخاص در مرحله اول حضور نداشتند. اصلا نبودند. حالا اینجا آورده شده: به خاطر برخی از دلایلی که وجود داشته، مثلا حاج آقای مولوی شخصیت مبارزی داشتند ما در مجموعه حضور نداشته باشم یک وقت مشکلی بوجود نیاید. و اینجور بیان شده که ایشان به دلیل مشکلات سیاسی حضور نیافتند ولی اینگونه نیست.
خیلی مدارک دیگر وجود دارد، به طور مثال به همین کتاب نگاه کنید، اول اینکه همین عکس روی جلد از سال 1349 است و این در زمان متولد شدن من می باشد. پدر ما به خاطر اینکه این مجموعه را باید همراهی کند حتی با نزدیک بودن به ایام زایمان همسر خود، عزم سفر میکنند و میبینید در عکس که خیلی از افراد حضور ندارند.
در جای دیگری از کتاب عکسی که از حدود 20سال قبل از انقلاب است(سال 2535 شاهنشاهی) و به خط حاج آقای رجائی است. و این زمانی است که هنوز مباحث سیاسی مطرح نبوده ولی اسمی از حاج آقا نیست. جلوتر در سال 56 وقتی جهت دریافت مجوز هیئت مدیره صندوق قرض الحسنه اقدام میکنند افرادی که معرفی می شوند عبارتند از: عبدالوهاب اصغری، رحیم رحیمی، سید ابوالفضل موسوی، محمدعلی رجایی، نعمت ا... طالبی، ادامه دارد تا زمانی که پدر ما به شهادت می رسند و حاج عبدالوهاب اصغری نیز از دنیا رفته اند و سکان داری مجموعه به حاج آقای مولوی می رسد. و من عرض می کنم که اینجور نیست که محوریت با کس دیگری بوده است. این خیانت است که کسانی که رفیق همدیگر بوده اند و نان و نمک هم را خورده اند، بعد از سال ها یک چنین قضاوتی را انجام دهند. و حتی تا وقتی که شهید شیخ عبدالکریم طاهری حضور داشتند، به دلیل جذبه خاص ایشان هیچ وقت روی حرف ایشان حرفی نمی زدند. بله اگر اینها آمده بودند و گفته بودند که ما همه با هم رفیق بودیم و این کارها را انجام داده ایم، خوب بود. ولی اینکه بگوئیم ما فقط انجام دادیم و فعالیت های دیگران مصادره به مطلوب شود خیلی بد است.
فاطمیه اندآن پیشنهاد اولیه اش را پدر ما می دهد و با مرحوم حاج آقای رجایی به نزد آقای علی اکبر عمادی می روند. در مصاحبه ای که با حاج آقا رجائی انجام شده، همه اینها گفته می شود و حتی خود ایشان دو ماه قبل از فوت که بحث کتاب به میان آمده بود با عصبانیت می گفتند:
 “اینها که بوده اند؟ بعدها این ها آمدند” .پس چرا می گویند ما بودیم، ما کردیم؟!
خدا می داند که اگر این مباحث طرح نشده بود، دوستان می دانند آدمی نیستم که این حرف ها را بزنم. ولی این اتفاق متأسفانه افتاد. و بعد از این اتفاق هم در حق ما خیلی اجحاف شد ولی ما هیچ وقت صحبتی نکردیم.
این یک قیاس مع الفارق است اما یک روزی حضرت زهرا گفتند شما همه از پدارنتان ارث می برید، ما نمی بریم؟ بالاخره در همین کتاب که شما نگاه کنید در بسیاری از جاهای حساس پدربزرگ ما حضور داشته و هم پدر ما ولی ما را از مدرسه علمیه بیرون کردند. یعنی یک حجره که آنجا داشتیم از ما گرفتند. ما یک کلاسی که آنجا برگزار کرده بودیم کسانی را روبروی ما گذاشتند که اینقدر اذیت کردند تا ما از آنجا رفتیم بیرون. که بعد از آن هم ما به یکی از آقایان تماس گرفتیم که اینها اینچنین با ما رفتار می کنند، تازه ما بدهگار شدیم که چرا این حرف را زده ایم. یک جلسه ما را دعوت کردند جهت منبر رفتن در مدرسه فاطمیه اندآن، بعد مواخذه شدند که چرا ما را دعوت کرده اند، ولی ما هیچ وقت این حرف ها را هیچگاه نگفتیم و امروز وقتی این برخوردها را می بینیم باید جواب داد که بعدها اشتباه نگیرند.
یکسری اتفاقات برای ما پیش آمد در همین انتخابات شوراها، ما خیلی مشکل داشتیم، در حالی که اینها هم محله ای ما بودند، دوستان ما بودند، انتظار همراهی داشتیم، هم در دوران تبلیغات و هم بعد از آن مسائل و مشکلاتی بوجود آمد.
ولی همه اینها را پیش خود نگه داشتیم، اما این کار اخیر (انتشار کتاب) باعث شد که ما به این نتیجه برسیم که اگر یکسری از حرف ها گفته نشود در آینده مسائل و مشکلات دیگری پدید خواهد آمد و تهمت هایی بر آدم زده می شود.
و این صحبت هایی بود که علاقمند به بیان آن نبوده ام.
در مورد شوراها من عملکرد را گفتم، عملکرد خوبی داشتیم. مشکل ما مشکل سیاسی بین خودمان بود. در همان زمان تبلیغات شنیده می شد -امیدوارم اینگونه نباشد- اقداماتی صورت می گرفته که ما رأی نیاوریم، بغض و کینه های داخل محل را هم یکسری دیدگاه های اینطوری باعث می شد و ما را ناراحت می کرد.
در ادامه همین مسئله ریاست شورا، حالا ما که دنبال ریاست نبودیم ولی یک وقتی یک کسی از ما رئیس می شد در شورای شهر خیلی برای محل متفاوت بود. من خودم به حاج آقای طاهری برای قائم مقامی رأی دادم ولی ایشان به من رأی نداد طی دو مرحله ای که رأی گیری شد ایشان به من رأی نداد در حالی که اگر یک روحانی رئیس می شد، خیلی آدم با نفوذ بیشتری بر روی شهردار بود تا یک آدم معمولی.
آقای طاهری که رأی دادند روی مدیریت ایشان تأکید داشتند یا نه؟ صرفا به خاطر اینکه جزء حزب مشارکت یا ائتلاف خودشان بوده؟
بنده فکر میکنم بحث سیاسی بود و بحث مدیریت و اینگونه صحبت ها نبود، ساخت و پاخت هایی توی این قضیه شده بود، تصمیماتی توی این جلسه اتخاذ شده بود که این اتفاق رخ داد.
یعنی قبل از رأی گیری هماهنگ بودند؟
خب بله، هماهنگ که بودند، قبل از جلسه رایزنی ها انجام می شد، ما هم فعال بودیم. آنها رایزنی می کردند که با این حرف بزنند و با آن صحبت کنند تا زمینه این اقدام را فراهم کنند و ماهم از لحاظ جناحی و جبهه اصول گرایی فعال بودیم. ولی بالاخره ما از لحاظ محلی می توانستیم یه جوری به توافق برسیم ولی این اتفاق رخ نداد.
حاج آقا در این جوابیه در رابطه با تعطیلی مؤسسه ولیعصر نوشتند که مخالفت، کارشکنی و مقابله کور برخی از سران فعلی حجت موجب این قضیه شده، حقیقت دارد؟
من عرض کردم، حالا بحث ما عمدتا در همین موضوع بود. بحث ما بحث سیاسی بود و از آنجا هم شروع شد و ادامه پیدا کرد تا بعد.
نه، اینکه موجب تعطیلی مؤسسه شد؟
دلایل مختلفی داشت ولی یکی از دلایل عمده آن همین بود و این را من در یکی از این جلسات به خود دوستان گفته ام.
چه اقدامی می کردند؟
 به عنوان مثال، زمینی که الآن محل کتابخانه امام صادق است در ابتدا باغ بسیار بزرگی بود که بعد از تقطیع آن، شهرداری سهم خودش را که حدود 5000 متر بود از این زمین مالک شد. یعنی خود مجموعه کتابخانه به اضافه تمام خانه های کنار آن که اخیرا ساخته شده است. پس از پیگیری های مکرر در اداره مسکن و شهر سازی، که به دلیل حضور زیاد بنده، آنهم با لباس روحانیت، بنده را به عنوان کارمند آنجا به حساب آورده بودند، وهمچنین رایزنی با استانداری بالاخره مجوز تغییر کاربری آن از کشاورزی به فرهنگی صادر گردید و بعد از تغییر کاربری درصدد بودیم که یک مدرسه القرآن در آن محل احداث کنیم.
شاید شماها در آن زمان در کلاس های تابستانه مجموعه و به اصطلاح مدرسه القرآن حضور داشته اید. برای ما در اختیار گرفتن مدرسه از آموزش و پرورش بسیار مشکل بود. گاهی موافقت می شد و گاهی عدم موافقت و گاهی با خادم مدرسه درگیر بودیم که بتوانیم مدرسه را جهت تابستان در اختیار می گرفتیم و هم اینکه باید هزینه مالی نیز می شد و هم اینکه تمایل داشتیم که نه تنها در تابستان بلکه بتوانیم در تمام طول سال مباحث قرآنی را پیگیر باشیم و یک مجموعه قرآنی داشته باشیم. که بالاخره پس از پیگیری های مکرر، پروانه این کار صادر گردید- که مدارک آن هنوز هم هست- و شهرداری پروانه و مالکیت این زمین را به نام مؤسسه فرهنگی ولیعصر صادر کرد.
بعد از این با یکسری از رایزنی ها و با احساس کارشکنی توسط برخی از افراد در صورت اعلام عمومی، با نظر سایر اعضاء و همچنین به جهت جمع آوری کمک های مردم که در آن زمان مهندسین از اصفهان اقدام به الگو برداری و پیش طراحی نیز کرده بودند، اقدام به نصب پرچم در محل گردید.
چند روز بعد از نصب پرچم، مرحوم حاج سید ابوطالب موسوی(رحمه ا... علیه) در منزل ما حضور یافتند و گفتند که ما قصد داشتیم چند پلاک از این زمین را جهت ایجاد ورزشگاه برای محل اختصاص بدهیم و ما هم مخالف این اقدام بودیم و اعلام کردیم که شما هم برای ساخت ورزشگاه، اقدام به جمع آوری کمک کنید که هم این مجموعه برای محل باشد و هم ورزشگاه. که بعد از آن متأسفانه یکسری اقداماتی انجام گردید که رفت و آمد ورزشکاران به خانه ما زیاد گردید و به اصطلاح توپ بین ما و ورزشکاران انداخته شد. در طی یک جلسه آقای شهردار را در منزل خود دعوت کرده و از ورزشکاران نیز خواستیم که ضمن حضور، صحبتهای خود را نیز مطرح کنند و بتوانند مقداری از شهرداری برای ساخت ورزشگاه محل کمک دریافت کنند و این زمین برای مجموعه فرهنگی استفاده گردد.
شهرداری که اعلام عدم کمک نسبت به ساخت ورزشگاه کردند و بعد از مدتی هم به ما اطلاع داده شد که پروانه شما باطل گردید و زمین از اختیار شما خارج است. و پیگیری های مکرر ما هم به دلیل حضور برخی افراد در پشت صحنه این اتفاق، دیگر مؤثر واقع نشد و من واقعا متأسفم که در حدود نیمی از زمین از دست ما خارج شد.
بعد از این اتفاق، دلسردی در اعضاء مجموعه پدید آمد و برخی نیز متأهل شدند و خودم نیز مدتی را به قم عزیمت کردم، اما از عمده دلایل تعطیلی موسسه ولی عصر، همین اتفاق بود که موجبات دلسردی اعضاء مجموعه گردید و من در جلسه ای هم به آقایان گفتم که شما آن موقع این اقدامات را انجام داده بودید که البته گفتند ما نبودیم، امیدواریم که همینطور بوده باشد.
شنیده شده است که شهید سید حسین موسوی در وصیت نامه شان گفته اند که کسی از مؤسسه حضرت حجت(عج) در تشییع جنازه و مراسمشان شرکت نکند. یعنی سال 61 این قدر سر سخت بوده اند و حتی بنابر این وصیت، فردی از مؤسسه که قصد قرائت قرآن را داشته اند بیرون می کنند. اگر شما هم بودید شما را هم بیرون می کردند. اصلا شما یکی بودید یا طرز تفکرتان فرق میکرد؟
من یک چیزهایی یادم هست ولی خیلی بچه بودم و در همین قضیه که در منزل برادر شهید موسوی جلسه ای بر پا بود، من آنجا حضور داشتم و علیرغم سن کم متوجه این اختلاف ها بودم ولی این اختلاف ها برای چه بود را نمیدانستم  و در پی همین اختلاف ها بود که شهید موسوی را به گلزار امام زاده سید محمد بردند. بعدها هم پیگیر این اختلافات نبودم و این مسئله را باید از آگاهانش سوال کرد که یکی از آنها هم شیخ حسین قاسمی است که در آن موقع عنصری فعال در این موضوع بود و بعد از شهادت شهید موسوی و اتفاقات رخ داده، محله شهید میریان با حاج آقای مولوی مخالفت های شدیدی می کردند.
اختلاف های مسجد امام و مسجد گلزار چه بوده؟
این اختلاف ها مربوط به قبل از انقلاب بود و من هم خیلی از این ها را در جریان نیستم، ولی یادم هست که قبل از انقلاب هم یک روز در مسجد بودم که یکسری حرف و نقل قول هایی رد و بدل می شد و شعارهایی هم داده می شد
اما اینکه چه بوده را دقیق نمیدانم. فقط میدانم که یکسری افراد در مجموعه ای در مسجد امام حضور داشتند و می خواستند یک حرکت هایی را انجام بدهد و همان حرف هایی که در این کتاب زده شده است امثال خودمحوری و ... بیشتر به خودشان بر می گردد. همین الآن هم اگر کسی بخواهد مثلا در مسجد گلزار فعالیتی انجام بدهد باید با اجازه هیئت امنا و امام جماعت مسجد باشد. وقتی یک حرکت هایی به این شکل انجام شود در نتیجه یک چنین برخوردهایی هم به دنبال خود دارد. مثلا یک شخصی را بدون هماهنگی با امام جماعت دعوت میکنی برای نماز و امام جماعت آن مسجد در خواندن نماز کسی را بدون هماهنگی قبلی در محراب ببیند به ایشان بر خواهد خورد و ممکن است حرف هایی هم زده شود یا حرکت هایی هم انجام پذیرد که یک اینچنین مسائلی را هم به دنبال داشته است.
این اصطلاحاتی که برای حاج آقا جلال به کاربرده اند مثل قشریون و سطحی نگر و روحانیت سنتی و موروثی چقدر واقعیت دارد؟
من حاج آقا جلال را نمی شناسم و یادم هم نیست که ایشان را دیده ام یا نه و فکر می کنم همان اوایل انقلاب فوت کرده اند و نمیدانم که واقعا چه نوع دیدگاهی داشته است. ولی بر حسب شنیده ها اینست که بالاخره همه روحانیون برای محل در یک زمانی زحمت کشیده و تلاش کرده اند و ما نباید هیچ کس را متهم کنیم و هیچ کس را هم تا حد حاج شیخ رجبعلی خیاط بالا ببریم، یک کسی را تا حد یک عارف بالله بالا ببریم و یک کسی را اینقدر پایین بیاوریم و بگوییم که مکبرش ایرادش را می گرفت و این خیلی بد است. مثلا من در این کتاب دیده ام که پدر حاج آقای مولوی که شخصیت بسیار متدین و خوبی بوده اند، ولی اینکه در حد یک عارف بالله بالا برده اند و آدم فکر میکند مثل مرحوم نخودکی معجزاتی هم داشته، درست نیست. وقتی قرار است موضوعی انعکاس داده شود در حد خودش باید داد. بله، شخصیت متدین، اهل قرآن، قرآن هم درس میداده ولی نه دیگر بیشتر از حد خودش. مثلا پدر ما را در این حد بیان کرده اند که فقط در جلساتی هم حضور داشته است. اگر قرار است ریز مطالب گفته شود باید گفت که بنیانگذار فاطمیه اندآن چه کسی بوده است. باید گفته شود بنیان گلزار اولیه، گلزار جنت الکریم چه کسی بود. پدر ما در گلزار جنت الکریم با نعلبندیان و کسانی که آنجا مشغول به کار بوده مشاجره و جدل داشته اند تا اینجا درست شد و هیچ صحبتی از این ها نشده است. در ساخت مدرسه رضوان در فیلمی که موجود است ببینید چه کسی پای کار ایستاده و تا بیل داری آن را هم انجام میدهد ولی دیگران کجایند؟ نیستند؟ این ها را نباید نادیده گرفت و همینطور گفت که در همین حد بود که می آمد و در جلسات شرکت می کردند و یا مرحوم شیخ عبدالوهاب اصغری که یک شخصیتی بودند که خیلی در این قضایا سهم داشته اند ولی نادیده انگاشته شده است. حالا اگر در این قضیه انصاف رعایت می شد حرفی نبود ولی این گونه بیان کردن خیلی جای حرف دارد.
این که ما یک جایی همه جنبه های مثبتی را بگوییم هیچ اشکالی ندارد. آقا شما بگیر که این موسسه تمام خمینی شهر را عوض کرد، هیچ اشکالی ندارد، طوری نیست، ما می گوییم چرا باید توهین بشود؟ من در تمام سال ها با هرکدام از این آقایان که نشستم و برخاستم، احترام گذاشتیم  و احترام هم دیدیم. این]با اشاره به کتاب[ بی احترامی است، این چه حرفی است؟ چرا باید اینجور باشد؟  شما ببینید در مورد ما گفته اند «افرادی بی توجه، شتاب زده، فاقد تحمل تذکر» از کتاب می آییم جلوتر «توقعات نامعقول» یعنی چه؟ یعنی حرفهایشان عقلانی نبود، می آییم جلوتر، گفته شده« گروه فرهنگی ولیعصر مبتنی بر غلبه هیجانات و انگیزه های مقطعی برعقیده و مرام دینی و سوارشدن انگیزه برعقایدشان» یعنی هوای نفسمان بر عقایدمان سوار شده است، (حالا من آنهایی که مربوط به خودم هست را دارم می گویم وگرنه چیزهای دیگر زیاد هست) مثلا دوباره گفته شده «اهل مشورت نبودند و تحمل نقد نداشتند»، کی اینجوری بود؟ ما که همه مسائلمان را می بردیم داخل جلسات مطرح می کردیم، جلوتر می رویم «ساز مخالف زدن». از دیگر عناوین یاد شده «تحمیل افکار خود بردیگران، کارهای جمعی را به نام خود ثبت کردن، خود محوری، ادعای روشنفکری داشتن، نداشتن لیدر» یعنی راهنما و رهبر نداشتن. هر موقع هر کاری می خواست انجام بشود باید می رفتیم از حاج ابوطالب می پرسیدیم ببینیم این کار را انجام بدهیم یا نه؟
 با این حرفها هم به خودتان توهین شده و هم به ما.  وقتی میگویید «داخل مجموعه ولیعصر» همه مجموعه را میگویید و اول کسی که مسئولش بوده را. چرا اینجوری بیان شده؟ چندین جا این حرفها زده شده است.
تعبیر اعتماد به نفس و خود باوری به خود مداری، کی اینجوری بوده؟ نمیشود که شما این حرفها را زده اید و حالا می گویید منظورمان شما نبوده است.

حاج آقا با توجه به این که پدر شما در ساخت مسجد گلزار بوده اند
نه! زمان ساخت مسجد گلزار، پدر ما شهید شده بودند
در مورد این که میگویند دست خطی از عالمی بوده است که منع کرده از این که اینجا مسجد شود و این که محل عبور مردم بوده است و یا اینکه گورستان بوده است و اشخاصی که پیگیر این بوده اند هستند ولی آن دست خط به دلایلی دیگر موجود نیست چیزی شنیده اید؟
حالا ببینید تا آنجایی که من در جریانم بحث مسجد یک بحثی بود که گفته میشد که این قسمت بیش از 30 سال است که دیگر کسی اینجا دفن نشده است، بزرگان دینی هم می گویند محلی که 30 سال از دفن اموات گذشته باشد ساختن مسجد مانعی ندارد آن موقع یک سری استفتائاتی در این مورد شد. اینکه حالا آیا کسانی هم بودند که بگویند "نه"، را من نمیدانم فقط میدانم که میگفتند مراجع گفته اند اشکالی ندارد.
کدام مراجع؟
از خیلی از مراجع موجود استفتاء شد. من فکر میکنم که آنجا از وضعیت مسجد سازی مشکلی نداشت این اعتقادمه از شنیده ها و کسانی که می پرسیدم می گفتند بیشتر از 30 سال است که اینجا مرده ای دفن نکرده اند و اگر هم اشکالی وجود داشت بحث حرام بودن قبرستان مطرح نیست بحث کراهت است. مکروه است در جایی که قبرستان باشد مسجد بسازند.
بحث قنات چی؟
قنات که در مسجد امام هم هست.
در قسمت آخر برنامه از حاج آقا میخواهیم درباره اسامی که برده میشود در حد یک جمله کوتاه نظرشان را بیان کنند
سید ابوالفضل موسوی
 کسی که یک عمر حسرت با او بودن را داشتم
حاج شیخ عبدالوهاب اصغری
شخصیت بسیار ساده و دوست داشتنی و متواضع
ولایت فقیه
شخصیتی که باید برای حفظ اسلام با سر و جان از او تبعیت کنیم
احمدی نژاد
شخصیتی که زحمات زیادی کشید اما از بین برد
مشایی
وصله ناچسبی که احمدی نژاد را از بین برد
هاشمی رفسنجانی
پیرمردی که متاسفانه دوباره آمد
سید محمود ابطحی
شخصیتی که برای شهر زحمت کشید
سید جواد ابطحی
شخصیتی که او هم زحمت کشید
صرامی
او هم دارد زحمت می کشد
دانشگاه تازه آزاد شده
دانشگاهی که در این دولت به او خیلی اجحاف شد
جاسبی
زحمات زیادی کشید ولی دیگر بسش بود
شورای دوم
شورای موفق
ابوطالب طاهری
شخصیت زحمت کش
حسین رحیمی
شخصیت فعال که انشاءالله قرار است بیاید برای محل کار بکند
موسسه حجت
موسسه ای که شخصیت های بزرگی بنیان گذارش بودند
مسجد گلزار
مسجدی که در کنار گلزار شهداست. (به همراه خنده)
حاج آقا مولوی
شخصی که از لحاظ این که از رفقای پدرم بود دوستش داریم
حاج آقا جلال امام جمعه زاده
پیرمردی که سال ها برای این محل زحمت کشیده است
مسجد حجت
مسجدی که سال های جوانی و نوجوانی از آن خاطره دارم

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۰۷
والفجری ها

نظرات  (۵۳)

واقعا په طوری از خدا نمیترسید مگر شما قبر و قیامت ندارید که اینطوری یه روحانی عالم مثل ایت الله مولوی را زیر سوال میبرید؟ شما خودتون چه قدر آگاهی دینی دارید؟ تا حالا چند تا کتاب خوندید؟ ماشاءالله فقط نقد غیر منصافانه را خوب بلدید.
وبلاگ شمافقط بوی نادانی وافکارمخرب مییدهدوفقطه هدفی جزخرابکاری ندارید اگر شما خودتان را دلسوز میدانیدبروید درمحل کارفرهنگی وعمرانی بکنید شما که هرچه بخواهیدازطرف ..... به شمامیدهند اگرعرضه دارید بروید انجام دهید فقطحرف نزنید کسی هم به شما کاری نداد

1-دسته ی اول:حافظ منافع خود.(ظاهرا از یاران 313 نفری امام زمان)

2-دسته ی دوم:حافظ منافع خود.(ظاهرا از منافع 313 نفری امام زمان)

حتما می گویید فرق این 2دسته چیست؟

هیچ فرقی ندارند.فقط این یکی در پیرهن گرگ و ان یکی در پیرهن سگ

3.دسته سوم :عموم مردم(رعیت):دادن منافع خود به 2 دسته بالا.چون نه قدرت دارند نه پول نه پارتی نه زور نه شغل ان چنان حکومتی نه بال دارند نه پر و.................... و باید نظاره گر دعوای سگ و گرگ برای غارت باشند.

این 2 دسته(مساجد ا و گ) در یک مورد اتحاد دارند اگر نفعی به دسته سوم برسد..........

یک نکته:جائ الحق و زهق الباطل...... 

به ادامه دعوای خود بپردازید.............با تشکر.

 

۰۴ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۴۰ سید جلال خطاب به افت دولا مو...

این همه آتش خدایا شعله اش از گور کیست؟
شهوت این بی نمازان، نشئه ی انگور کیست؟
پرده دانان طریقت در صبوری سوختند
این صدای ناموافق زخمه ی تنبور کیست؟
شیخ بازیگوش ما  از بس مرید خویش بود
عطسه ای فرمود و گفت این جمله ی مشهور کیست!
پنج استاد حقیقت حرف شان با ما یکی ست
راستی در پشت این دستورها دستور کیست؟
آب نوشان ادّعای خضر بودن می کنند
رنگ پیراهان اینان وصله ی ناجور کیست؟

سیدجلال

خانها و خواجگان همه جا صف کشیده اند
مصداق خان و معنی خاقان عوض شده ست
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم:
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست؟
آن یک جواب داد: چه دانیم ما که چیست؟
پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت:
این اشک دیده من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست سیدجلال
سلام؛
اگه امکان داره مسئولین و مدیر الفجر را معرفی کنید تا ما هم بشناسیم.
مممنون
۲۹ دی ۹۲ ، ۰۷:۲۶ یه مشارکتی
هر جا سخن از زانو زدن در برابر استکبار هست ما هستیم
هر جا سخن از دست بوسی از ارئیس جمهور امریکا هست ما هستیم
هر جا سخن از توی دستشویی صحبت کردن جک استراو هست ما هستیم
هر جا سخن از لختی و عریانی در کنفراس ها(برلین) هست ما هستیم
هر جا سخن از فتنه در انقلاب جمهوری اسلامی هست ماهستیم
هر جا سخن از مقابل رهبری ایستادن هست ما هستیم
هر جا سخن از توهین به ولایت فقیه هست ما هستیم
هر جا سخن از کاسه لیسی آل سعود هست ما هستیم
هر جا سخن از منتظری و  موسوی و کروبی هست ما هستیم


نصب تصاویر امام ورهبری برای جذب پول از ادارات دولتی واستفاده از امکانات حکومت از شگفتی های این ها هست

هر جا پول باشه ماهم هستیم هر جا سختی وتحریم باشه مانیسیم

مدرسه علمیه ام که دیگه مخصوص اینا شده فقط میرزا نقی و اقای م.ع ازش استفاده می کنند

تو این زمونه همه به فکر  جیب خودشونن 

اینا هم هرکاری تا حالا کردهاند صدها برابر سود ومنفعت براشون داشته؟

 

۲۷ دی ۹۲ ، ۲۳:۴۱ ویراستار

طالبی یا طاهری بیسوادها

چه صحبت های محافظه کارانه ای.

خوب نتیجه این حرفا چیه؟

بر و بابا دلتون خوشه؟

بسیار عالی و روشنگرانه

۲۵ دی ۹۲ ، ۲۱:۲۶ عمارهای نوین

با سلام خدمتت دوستان والفجر

روی کلام این حقیر وهدف اینجانب از گذاشتن نظری تحت عنوان رهبر انقلاب به هیچ وجه دوستان والفجر نبوده است چراکه پرسیدن راحق هرجوان وبه ویژه جوانان محل خودم میدانم ودوستان والفجر تنها وتنها از حق طبیعی وذاتی خود استفاده کرده اند.

یادداستانی افتادم :(مردی رااسبی بود،اسبش بدزدیدند،عده ای که خود رادرجمع عقلا می پنداشتنددور صلحب اسب جمع شده وهمگی اورا متهم می کردندکه توچرا ال نکردی وبل نکردی

ناگاه فریادبراورد که خاموش باشید احمقها ،طوری صحبت میکنید که گویا دزد تقصیری ندارد ومن مقصرم)

یاد امد از تاریخ ار علی تنها وغریب اوکه چشم فتنه را کور کرد اما با اوچه کردند ایا مگر غیر از این است که اورااختلاف افکن و....خواندند.

یادم امداز قران های برسر نیزه وروشنگری عمار وشهادتش وحجتی که بر سپاه معاویه تمام شد اما مگر پذیرفتند نه تنها نپذیرفتند که علی راهم زیر سوال بردند که علی عمار راه بهجهاد اورده  واو عمار راکشته است

اختلاف راان کس می افکندکه با تاریخ سازی دروغین کتاب مینویسد وپیراهن عثمان بلند میکند که ما چقذر مظلومیم واینان که به احقاق حق نوین میپردازندعمارهای نوینند ومیثم های بر دار تخریب

وانکس که دزد رارها کرده وصاحب  رامقصر ، ان کس که می پندارد همه باید طبق سیاست های اوپیش بروند ان است که لایق لقب جهالت مدرن است اوست یک خودخواه مدرن

سید جلال

۲۴ دی ۹۲ ، ۲۲:۴۲ دوست والفجری ها

ای جونم فدای این نظرت

اما حیف که این اقایونی که من می شناسم با این تفکرات  هیچ وقت عوض نمی شند

تازه جهالتشون مدرن شده وبلاگ درست کردن تا بیشتر بر اختلافات دامن بزنند

وبه اسم نقد مسئولین اختلاف پراکنی کنند

به نظر من چاپ این کتاب اشتباه بود و دامن زدن به آن اشتباهی بزرگتر است

مجموعه ی والفجر هم از همین ابتدا انحراف پیدا کرده

این مجموعه همان چیزی که از اول نگران ان بودیم شد

پاسخ:

با سلام خدمت" دوست والفجری ها" و مخاطبین عزیز

به استحضار دوستان می رساند که مجموعه والفجر در راستای فعالیت های خود اقدام به برگزاری جلساتی باعنوان "نقد و بررسی عملکرد فعالان و مسؤلین محلی" نموده که برخی از آن جلسات تا کنون به انجام رسیده و در ادامه نیز باتوکل بر خدای متعال ادامه خواهدداشت.

گرچه این برنامه تنها فعالیت این مجموعه نبوده اما در مسیر برگزاری این جلسات که با استقبال مخاطبین نیز همراه گردیده، نظرات ودیدگاه های متفاوتی را شاهد بوده ایم و حتی در پاره ای از موارد برخی توهین ها نیز به همین مناسبت بر مسؤلین این مجموعه گذر کرده است.

  لازم به بیان است که اگرچه برخی با نام "دوست والفجر" مسؤلین این مجموعه را از اهانت خود محروم نساخته اند و ایشان را دارای "جهالت مدرن" میدانند و یا برخی انگشت اتهام هر گونه اختلاف در محل را براین مجموعه نشانه رفته اند، اما مسؤلین این مجموعه در راستای وظایف روشنگری خود و بیان حقایق در موضاعاتی که مورد تحریف قرار گرفته و یا دراثر زمان به فراموشی سپرده می شوند همچنان مصمم به ادامه فعالیت خواهد بود.انشاالله.

این مجموعه خود را مبرای از خطا و اشتباه نمیداند و همواره از نظرات، انتقادات و پیشنهاد های سازنده آحاد مردم بویژه اصحاب فکر و فرهنگ و هنر استقبال می نماید.

۲۴ دی ۹۲ ، ۱۷:۰۶ رهبر انقلاب
پرهیزاز ایجاد اختلاف به بهانه یکسان نبودن سلیقه‌ها و گرایش‌ها:

عزیزان من! برادران! خواهران! در سرتاسر کشور، امروز ما احتیاج داریم به اتحاد و یکپارچگى. بهانه‌هاى اختلاف زیاد است. گاهى در یک قضیه‌اى سلیقه‌ى یک نفر، دو نفر با هم یکسان نیست؛ این نباید بهانه‌ى اختلاف بشود. گاهى در کسى یک گرایشى هست، در دیگرى نیست؛ این نباید مایه‌ى اختلاف بشود. آراء، نظرات، همه محترمند. اختلاف در درون، منازعه‌ى در درون، موجب فشل میشود. قرآن به ما تعلیم میدهد: «و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم».(۱) اگر منازعه کنیم، سر مسائل گوناگون - مسائل سیاسى، مسائل اقتصادى، مسائل شخصیتى - دست‌به‌یقه شویم، دشمن ما جرى میشود. یک مقدار از جرأتى که دشمن در سالهاى گذشته پیدا کرد، به خاطر اختلافات بود. امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) به ما درس میدهد؛ میفرماید: «لیس من طلب الحقّ فاخطأه کمن طلب الباطل فأصابه».(۲) مخالفین دو جورند. یک مخالفى است که دنبال حق است، او هم دنبال جمهورى اسلامى است، او هم دنبال انقلاب است، او هم دنبال دین و خداست، منتها راه را اشتباه کرده؛ با این نباید دشمنى کرد؛ این فرق دارد با کسى که در جهت غیر نظام اسلامى، با هدف معاندانه‌ى علیه نظام اسلامى حرکت میکند. دلها را به هم نرم کنید، برخوردها را نسبت به یکدیگر مهربانانه‌تر کنید.۱۳۹۱/۰۱/۰۱

بیانات امام خامنه ای  در حرم رضوی در آغاز سال ۹۱

اینم یه توریست
۲۳ دی ۹۲ ، ۲۳:۰۴ به راستی ما را چه شده است؟

وقتی رذایل اخلاقی؛ریا وتکبر و خودبزرگ بینی وعدم انعطاف و تفکر جناحی و باندبازی بر فضایل اخلاقی و تقوا وصداقت ومروت و جوانمردی غلبه کند،

وقتی به دست اوردن ثروت وقدرت و احترام هدف شود وجایش با رضای خدا عوض شود

نتیجه می شود:ماما کردنها( براستی که انسان ماما نمی کند)

ما بودیم ،شما نبودید ، شما کوچکید،مال ماست،ماساختیم،شما نبودید،مابزرگیم شما نیستید

نتیجه می شود:

دسیسه برای تصرف مسجدگلزار

شکایت های ساختگی به بنیاد شهید

دعوای مسجد امام گلزار

باز شدن کینه های شتری دوران جاهلیت عربی (کتاب عهدماندگار و واکنش های به آن )

ولایت فقیه  اهرمی برای فشار

براستی که در دوران جاهلیت نوین بسرمی بریم

پیامبری می خواهیم تا عقد اخوت  بین دو قوم گلزار و امام اجرا کند

۲۳ دی ۹۲ ، ۲۲:۴۱ ایت الله

یعنی بعضی ادما چقدر می تونند جناحی رفتار کنند که:

به هم محله ای خودشان برای ریاست شورا رای ندند

دوستان خودشان را از علمیه بیرون کنند وحجرهشان را بگیرند

کتاب بنویسند وبه دوستان وهم محله ای ها و برادران دینی خودشان توهین کنند وافترا بزنند

فقط برای این که تفکراتشان با هم متفاوت است.

بابا اتقو الله انفسکم

بهترین شما با تقواترین شماست

بابا ایت الله پس کو تقوایت

پی کو نشانه های خداییت

ماکه هرچه در این کتاب دیدیم نشانه های منمیت بود  ایت اللهی در ان نیست

۲۳ دی ۹۲ ، ۱۸:۵۴ میثم تمار
اینا که اینقدر ادمهای خیر وخوبی هستند چرا از اوایل تا حال هیچ کاری برای قبور شهدا نکرده ا ند
پولهای که از بنیاد برای ساخت دیوارهای اطراف قبور گرفته اند را کارندارما!
نه رنگ لعابی ونه تعویض عکسی ونه تعویض قابها
از همه مهمتر همین قبوری که در جریان ساخت وسازها شکسته اند هم تعویض نکردهاند
یا یه سقفی چیزی برای قبور میزدند که اینقدر افتاب وبارون نخوره مثل
به راستی که فقط جایی پول خرج می کنند که برایشان منفعتی داشته باشد.
منفعتی دنیوی اما کمی هم برای شهدا خرج کنیم
که شهدا همه ی وجودتان را خرج ما کردند

یه گنجشکی نشست روی یه درخت بعد از مدتی به درخت گفت من می خام بلند شوم درخت گفت تو ارزشی نداری  من نه نشستن تورا متوجه شدم حالا هم عددی نیستی که بلند شدن تو را متوجه شوم................................
حاج اقا لطفی را هم برا همین از مسجد گلزار بیرون کردند که رقیبی نداشته باشند
این عکس جالب نیت عوض بشه
سلام؛
اگه امکان داره مسئولین و مدیر الفجر را معرفی کنید تا ما هم بشناسیم
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
این شیخ **** ******* همیشه سعی کرده از اب گل الود ماهی بگیره همین دوشب پیش که یعنی گرد همائی بچه های گردان انبیا بود شیخ کذا ب از فرست استفاده کرد و تعریف ان شیخ **** را کرد همان شیخی که در سال 80گفت این استخونهائی که به عنوان شهید میارن معلوم نیست استخون کدوم جونوری است حالا این شیخ ****** می گوید او چند سال در جبهه ها بوده ما هم قبول داریم ولی طلحه وزبیر هم چند سال برای اسلام شمشیر زدند اما عاقبت مقابل ولی خود ایستادند وبا حضرت علی  ع جنگ کردند مهم این است که در مقابل ولی زمان خود تسلیم باشی این دو شیخ سر در توبره مهدی هاشمی ملعون دارند

حالا این عیب وایرادها را همه مراکز فرهنگی اجتماعی شاید داشته باشند

که اشتباهات این طرفیها ومسجد امامی ها هم کم نبود

 حالا اینا را نوشتید که چی بشه حرفای 20 سال پیش را چرا حالا پیش میکشید

به جای این کارا به مردم بیشتر خدمت کنید

وقتی یک نفر به جای مردم حرف می زند......

والا ما که جز خدمت به مردم وخوش رفتاری چیزی از موسسه حجت ندیدیم اینا را دیگه از کجا دراوردید.؟

برای چی بین مردم انشقاق ایجاد میکنید ؟

این تشکرتونه؟

۱۳ دی ۹۲ ، ۲۲:۳۴ توصیه ای به حاج اقا :

اگه توهم مثل اونا زورپرستی و زرپرستی و فریب‌کاری داشتی نه تنها حجرای که تومدرسه علمیه را داشتی ازت نمی گرفتند بلکه برات دفتر ایت الله هم میزدند وکتابخانه هم بنام تو میگذاشتند

تو موسسه هم محوریت با تو بود حتی رئیس شورای شهر هم میشدی

زر و زور وتزویر و مردم فریبی را باید رعایت می کردی.

 

۱۲ دی ۹۲ ، ۰۸:۲۵ شعبون یه گوشی
اشتباه نکن "دوستدار والفجر"
اگر گفتم که افراد مجموعه والفجر شپیش توی جیبشان معلق میزند، نه به عنوان توهین بر نداشتن مال و اموال آنهاست
بلکه خواستم بدانید که اینها امروز توی جیبشان شپیش معلق میزند و آروق های بزرگ میزنند تا نرخ خود را در برابر قدرت مالی قرض الحسنه حجت یا حضرت علی افزایش دهند
که اگر یک روزی هم خواستندبا پول دهانشان را ببندند، مبلغی دندانگیر باشد
ببینم روزی را که سرتان در توبره اصلاحات باشد و یا از آخور اصولگرایان شکم سیر کنید
۱۱ دی ۹۲ ، ۱۴:۲۳ با دوستدار والفجر

از جومونگی که شعبون یه گوشیه بیش ازاین انتظارم نیست .

این دوتانظرراداده تانظرقبلی راتحت الشعاع قراربده

شمابه دل نگیر دوستدار والفجر، جومونگ از دوستداران ملوک الطوایفی وازقبیله خان زده هاست

۱۱ دی ۹۲ ، ۱۲:۱۰ دوستدار والفجر
خدا وکیلی معیار را نگاه کنید!!!!
میخواد مجموعه والفجر را معرفی کنه میگه جیبشون خالیه...
واقعا متاسفم
۱۱ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۹ شعبون یه گوشی
خودم واست معرفی میکنم:
یه مشت آدم کور و شل و کچل، که شپش توی جیبشون معلق میزند و آروق بزرگ میزنند
و به اسم خدمت تیشه به ریشه خدمتگزاران وانقلابیون محل میزنند.
اگه امکان داره مسئولین و مدیر الفجر را معرفی کنید تا ما هم بشناسیم

برامو

۱۰ دی ۹۲ ، ۱۳:۲۶ نوخانخانیسم 2

ومگر استعمار نو هر روز تحت عناوین مختلف وبا استفاده از سیستم رسانه ای قوی خود، خود رابزرگ جلوه نمیدهد ودیگران راکوچک 

 ومگر سعی نمیکند موج اسلام هراسی را برای رسیدن به مطامع خود در دنیا برانگیزددومگر اینان در محله ما،هر روز خود رابزرگ تر جلوه نمی دهند وبرای خود عنوان تراشی نمیکنندکه ما چه هستیم وچه هستیم

 مگر در صدد نیستند موج بسیج هراسی و..رادر محل ایجاد کنند

می بینید که هر دو یک هدف ویک روش دارندواین ثابت میکند که آنیکی فرمانده واینکی سرباز است ،آنیکی ریشه واین یکی بوته است اری استکبار بواسطه سربازان گماشته خودبه استثمار ملتها میپدازد.از این روست که امام روح الله می فرماید: هرجه فریاد دار ید برسر امریکا بکشیدکه این فریاد همگانی مرگ بر امریکا در اخر برای مرگ میاورد

ودر جای دیگر میفرماید بدانید شما باقدرتی مواجه هستید که اگر یک غفلتی بکنید مملکتتان را ازبین می برد

اری اگر مامر گ سیستم نو خانخانیسم را می خواهیم باید با هوشیار ی مرگ بر امریکا سر بدهیم که این فریاد همگانی در اخر برای امریکا وایادیش که  نوخانخانیسم محله ما را هم شامل می شود مرگ خواهد اورد

ار ی نباید غفلت کرد وباید هوشیار بود که مبادا با کتاب عهد ماندگار سرگرممان کنند وعهد ماندگار مارا با امام ورهبری وشهدا سرببرند

اری نباید به سرباز مشغول شد واز فرمانده  غفلت کرد،نباید به مصلحتی مشغول شد واز مصلحتی بزرکتر غفلت کردوالبته بایدحواسمان به

انقلابیون دروغین باشد که انقلابیون راستین را زیر سوال میبرند ودرپی ماهی گیری از اب گل الود  باهدف مطرح کردن خودهستند مرد حرف وشعار هستند نه عمل باخانخانیسم تضاد کلامی دارند ولی خانخانیسم از انان هراسی ندارد وچه بهتر که انان راحزب تربیون نامیدوبه حال خود رهایشان کرد.

پس نباید فریب خورد وغفلت کردواین میسر نیست مگر انکه راه را جست و راهی وجود ندارد به جز ان  راهی که

امام ورهبر فرمود بزرگترین راه مبارزه با امریکا خدمت رسانی به مردم است که اگر نکنیم نو خانخانیسم در لباس خدمت سیاست خائنانه ومنافقانه معاویه ای راپیاده میکندوالبته

۱۰ دی ۹۲ ، ۱۲:۱۴ نوخانخانیسم1

وقتی استعمار میتواند نو باشد وماچیزی ذاشته باشیم به نام استعمار نو

 

استعمار چه کرد ؟تحت لوای ابدانی خراب کرد. باشعار اصلاح افساد کردوشد انچه شد.

 

 بادر نظر داشتن این نکته

می خواهم بگویم سیستم ارباب ورعیتی هم میتواندنوباشد، خان وخان زدگی هم میتواند نو باشد،حکومت ملوک الطوایفی هم که در بستر قدرت وثروت شکل میگیرد میتواند نوباشددر غالبی جدیدبااسم ورسمی جدید که من به ان میگویم نو خانخانیسم یانو فئو دالیسم

 

وشما هرچه میخواهی نام ان رابگذاربگو موسسه حجت یا حجتیه یاقرض الحسنه حضرت حجت

 

بگو مدرسه علمیه (که البته در رابطه با ان هم دلی پراز درد دارم)

 

نظام خانخانیسم اگر چه در ایران ازبین رفت اما امروزه باظاهری جدید وارد وارد جامعه شده است

 

که البته میتوان محله اندان را از اولین محله هایا تنهامحله ایی دانست که این تاسیسات دران شکل گرفته است والبته از همان اوان تاسیس باعث ظهور وبروز اختلافات زیاد 

 

وموضع گیری بعضی از افرادبصیر(همچون شهید ابوالقاسم عمادی ،حاج اقا اصغری حاج محمد علی اصغری ،حاج اقا محمد موسوی که دید هرگز از دایره تقواوولایت خارج نشدوصحبت های خود رامطرح کرد)شده است والبته عده ای هم سعی کرده اند در لباس بصیرت وحزب الله ودر عین بی بصیرتی از این اب گل الود ماهی بگیرند که خود البته محل بحث است وپارا درحدی فرا گذاشته اند که در گوشه وکنار همان افراد بصیر وانقلابی واقعی را به نام انقلابی گری زیز سوال می برند

 

کوتاه سخن انکه ،مگراستعمار چه میکند ؟ایا مگر غیر ازاین است استعمار واستکبار بافضایی به دور از واقعیت همه اختراعات واکتشافات وتاسیسات جهان اسلام وشرق رابه نام خود مصادره میکند؟ ومگر نظام خانخانیسم در محله ما همه پیشر فت ها رابه نام خود ثبت نمی کند؟فار غ از انکه ما این پیشرفت ها را مدیون چه کسانی هستیم؟مگر استکبار تحت ردای نظام های بین المللی و بشر دوستانه به جوامع بین المللی خیانت نمی کند؟ ومگر اینان در قرض الحسنه وبانک وخیریه وموسسات تصرف کرده از دست انقلابیون راستین چه می کنند ؟مگر انان دو پهلوحرف نمیزنند ویکه دنده همان راه منافقانه خود رانمی روند؟ومگر اینان سیاستی به غیر از همان سیاست  رادارند؟دوپهلواز امام وشهدا ورهبری حرف میزنند ودر تمام انتخابات هایک دنده همان راه اصلاح طلبانه  (افسادطلبانه ) میروند

 .

 مگر استعمار نو چهره هر کس را که از اوبیم داشته باشد تخریب نمیکند ومگر اینان در کتاب فسق ماندگار کاری غیر ازاین کردندمگر.هرکس را که چه در گذشته وچه در حال از اوضزبه خورده بودند ویا بیم ان را داشتند که در اینده از او ضربه بخورندهتاکی وتخریب نکردند

والبته برای اینجانب جای سوال است که چراجای  انان راکه با شعار انقلابی گری ،انقلابیون راستین راکه نام عدهای از انها رابردم  زیر سوال میبرند جایشان خالی است روشن است که از انان هراسی ندارند.

 

 

 

 

۱۰ دی ۹۲ ، ۰۱:۰۴ عبدالکریم مولوی
همین کارا را کردین که هم از محل رفتم وهم فامیلم و عوض کردم.  حالا ولم میکنین یا نه؟
بابا من از قطمیر هم کمترم
۰۹ دی ۹۲ ، ۲۳:۴۸ دی وی سی پاره (نوتی قدیم)
فقط توی محلمون امام زاده نداریم که اون هم برنامه ریزی شده است
فقط دعا کنید هرچه زودتر این امام زاده افتتاح بشه
این امام زاده قراره فقط ضد ولایت فقیه را حاجت بده
البته وام های گنده گنده هم تو دست و بار این امام زاده هست
۰۹ دی ۹۲ ، ۲۳:۱۴ عبدالکریم سروش!
گناهان سروش را هم بشویید 
زین پس به جای واژه نامملوس عبدالکریم مولوی بفرمایید عبدالکریم سروش
نوشخوار کننده تفکرات سروش است مولوی
۰۹ دی ۹۲ ، ۲۲:۰۶ سوال از محضر حاج آقا مولوی
سلام حاج آقا مسئلتن؟
مگه شما گناه هم داری؟
راستی چرا یکبار نمی یایی این سوالات جوانان محل را پاسخ بدی ومواضعت را روشن بگی؟

۰۹ دی ۹۲ ، ۱۳:۴۲ عبدالکریم مولوی
گناهانم رابشویید
هشدار!
مواظب باشیم زالو صفتان انقلاب، همانان که با تجمیع تفکراتشان در جامعه، فتنه سال 88 را رقم زدند، فرزندان این انقلاب را از مسیر اصلی آرمانهای این انقلاب و صدور آن به دنیا، به خودمشغول نسازند.
چون این انقلاب از بیدها نیست که با این بادها بلرزد.
کسانی که در محل تفکراتشان بر خلاف رهبری است و حتی در جلسات خصوصی خود به شخص ولی فقیه زمان توهین میکنند ولی در پشت تصاویر شهدا و رهبری خود را در میان مردم نگه داشته اند نباید ما را به خود مشغول کنند( که البته این امر که اتفاق نیافتاده هیچ، که حتی هوشیاری و بصیرت بالای مردم محلمان نیز در از بین بردن فتنه های این اقلیت زنده و پویا تر است).
و جای بسیار تقدیر و تشکر دارد از کسانی که با بصیرت خود به رسوایی مخالفین رهبری همت گمارده و راه را برای طالبان حقیقت هموار می سازند.
سلام بر آن روحانی شجاعی که منافع شخصی و نسبت های قومیتی خود را فدای بصیرت افزایی مردم نمی کند.
اقای موسوی اینها همیشه نمک خوردند و نمکدان شکستند افکار این شیخ مثل اربابش معاویه است
افکار مولوی با مهدی هاشمی بر گرفته از افکار غروی و کتاب شهید جاوید است وغروی روضه خوانی برای سید الشهدا  ع را قبول ندارد برای همین هم اقای مولوی در هیچ مجلس روضه ای شرکت نمی کند اقای مولوی با مهدی هاشمی ملعون هم پیاله بوده  به اوارادت داشته ودارد با او هم عقیده بوده وهست هرسال در روزی که او را اعدام کردند به بهانه های مختلف در مراسمات برای اواعلام فاتحه میکند یکی از افکار مهدی هاشمی ثروت اندوزی بود تا مردم به خاطر ثروت شخص مجبور باشند به احترام کنند و ما این افکار را در اقای مولوی و...می بینیم  
۰۸ دی ۹۲ ، ۰۸:۴۱ سلام بر مولوی و منتظری و باند کثیف مهدی هاشمی و غروی ها
اما اینکه حاج آقای مشارکتی محل ما و شاگرد اشعری زمان نسبت به عزاداریهای سنتی چندان میلی نارد بیشتر بر میگردد به تفکرات غروی گونه این شخص
حیف که اجازه ندادند و الا همین اقایون دفتر باند کثیف مهدی هاشمی قدرجونی را هم رسما تو محل و بالای قرض الحسنه باز می کردند
بهتر یه کم از تفکرات غروی را از اینجا بخوانید و مقایسه ای هم داشته باشید
و رابطه باند کثیف مهدی هاشمی و بیت منتظری و این آقایون هم بدنیست
خداوکیلی و الحق و الانصاف یکی از اشتراکات مهدی هاشمی قدرجونی و مولوی در محبت آنها به آقای منتظریست
چاپ این کتاب اشتباه وگناهی بزرگ بود و موجب تفرقه شد
دامن زدن به ان و هم گناهی بدتر از ان که این مجموعه مرتکب شده

شماهام که ایت لله خطابش کردید
بهتر بود توی کتاب می نوشتند مولوی هیئت های عزادار ی ودسته ها وتعزیه ها وناهای نحرم وکاروان و بسیاری مراسمات را قبول نداره واونارو بدعت میدونه کی تاهالا اونا توی دیسته های  عزادرای دیده
کی تا حالا توی مسجد گلزار هیئت گرفتند
چرا نوشتند زمانی ریس حزب مشارکت بودو براشون یار جمع می کرد چرا ننوشتند برای  انتخابات مجلس خبرگان ثبت نام کردولی تایید  نشد
کی تا حالا این یار امام توی راهپیماییهای روز قدس و 22 بهمن اومد
چرا از فعالیت های اقتصادی شون ننوشتند
چرا از دستمزدهای که از کارگرهای کارخونه موزاییکسازی ش خورده  وازش شکایت کردند ننوشته
چرا از زمینهای که از اقوامش می خاد بکشد وموجب دعوا تو طایفشون شده ننوشته
مردم انچه را باید بدانند می دانند

چاپ این کتاب  برمیگرد به قدرت طلبی وخودبزرگ بینی کسانی که اونو چاپ کردند
می خوان بگن ما ادم خوب وبزرگی هستیم .ما ایت الله هستیم .ما همه ی خمینی شهر واندونا ساختیم
خوب بگن مردمم دیگه نمی فهمیم خوب انوقتم که ساخته باشند برای خدا ساختن یا براگفتن
دو حالت داره!
یا این راست میگه یا اون
شاید هم هر دوتا هم دروغ بگند
ولی دیگه این نمیشه که هر دوتاشون راست بگن
پس یا حاج آقا موسوی و طرفدارانش و یا مولوی و طرفدارنش و یا اصلا هیچ کدوم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی